اسلامي ندوشن؛ سلطان نثر پارسي

به خبرنامه جامع تخصصي سينماي جهان خوش آمديد.

اسلامي ندوشن؛ سلطان نثر پارسي

۲۴ بازديد

ندوشن توضيحي در مورد روش نثر اسلامي نمي دهد ، مگر شباهت سعدي كه مهار آن آسان است. يعني ، به همان سادگي كه فكر مي كنيد ساده است ، و غيرممكن است ، زيرا وقتي بخواهيد خودتان آن را بنويسيد ، از دشواري هاي اين نوشتن ساده آگاه خواهيد شد ، به طوري كه …

اسلامي ندوشن؛ سلطان نثر پارسي https://fun4all.ir/اسلامي-ندوشن؛-سلطان-نثر-پارسي/ سرگرمي براي همه Fri, 05 Mar 2021 01:14:41 0000 فرهنگ و هنر https://fun4all.ir/اسلامي-ندوشن؛-سلطان-نثر-پارسي/ ندوشن توضيحي در مورد روش نثر اسلامي نمي دهد ، مگر شباهت سعدي كه مهار آن آسان است. يعني ، به همان سادگي كه فكر مي كنيد ساده است ، و غيرممكن است ، زيرا وقتي بخواهيد خودتان آن را بنويسيد ، از دشواري هاي اين نوشتن ساده آگاه خواهيد شد ، به طوري كه …

ندوشن توضيحي در مورد روش نثر اسلامي نمي دهد ، مگر شباهت سعدي كه مهار آن آسان است. يعني ، به همان سادگي كه فكر مي كنيد ساده است ، و غيرممكن است ، زيرا وقتي بخواهيد خودتان آن را بنويسيد ، از دشواري هاي اين نوشتن ساده آگاه خواهيد شد ، به طوري كه مي دانيد نوشتن ساده ترين مشكل است.

به گزارش سرگرمي براي همه ، در اين پست عصر ايران: توسط مهرداد خدير نوشته شده است. “خوشبختانه خبر درگذشت دكتر محمد علي اسلامي ندوشن ، نويسنده ، پژوهشگر ، وكيل دادگستري و سخنور برجسته ايراني تكذيب شد …” سلطان “بهترين فرصت را دارد كه بدون اغراق درباره او بنويسد. “نثر فارسي” او را مي سوزاند و تجليل مي كند.

سالها پيش ، وقتي يكي از دوستانم از من خواست دو مدل نوشتن صحيح و تميز ارائه دهم ، بدون ترديد ، اول از همه ، مهمترين ، “گلستان سعدي” گفتم كه علاوه بر محتوا ، جوك هايي كه در هر صورت متعلق به به دوران قبل از مدرن – از نظر نثر و سبك نوشتاري. فارسي استاندارد است ، و اگر به جاي دروس مختلف مدرسه ، فرزندان ما دائماً گلستان سعد را مي خواندند ، پس در ذهن آنها چنان ملكه اي مي شود كه ديگر قادر نخواهيم بود. يا همين حالا هم يك متن ساده يا دو خط شسته و رفته و شسته و رفته بنويسيد. اين نقص در پس خواسته هاي فضاي مجازي پنهان است: نوآوري ها. البته بعد از سعدي و در زمان ما ، هيچ اثر اسلامي وجود ندارد ، و كتاب “روزها” در همه آنها ، و دوباره از 4 جلد آن ، جلد اول بهترين نمونه است.

خوشبختانه ويراستاران كتاب هاي درسي از اين نكته استفاده كردند. نمونه هايي از نثر مدرن تاريخ نثر. چشم بچه هاي ما.

ندوشن اسلام به درستي و تميز مي نويسد. بدون افتادن در وادي آوانويسي ، حذف كامل كلمه هاي عربي ، حتي كلمات فارسي ، و به قول خودش: “من نمي توانم احساس رضايت را پنهان كنم كه در طول اين نيم قرن بيش از شخص ديگري بوده ام” ايران “و” فرهنگ “هر دو كلمه توسط وي نوشته شده است.” اين را بيشتر مي آموزيم وقتي مي فهميم وي دكتراي حقوق بين الملل را از دانشكده حقوق پاريس دريافت كرده است ، در پاسخ به آن قاضي دادگستري شد ، اما زندگي خود را وقف ادبيات فارسي و ايراني كرد.

البته دعوت وي از دانشگاه تهران به دليل خدمات استاد فضل الله رضا ممكن در دوره كوتاه مدت ، بسيار پربار رياست جمهوري وي بود ، خدمات پروفسور فروسلاحضا كه مرواريد شكار مي كرد ، عنوان مناسبي نداشت و بدون حمايت او ، ندوشن مي توانست در دانشگاه اسلامي تدريس كند. وي به عنوان دانشجوي حقوق و قاضي هنوز به عنوان دانشگاهي شناخته نشده بود.

ندوشن اسلام در زماني متوسل به نثري شسته و رفته و ناجور شد كه برخي فكر مي كردند هرچه واژه هاي پيچيده تر ، مبهم يا قرض گرفته شده از زبان هاي ديگر ، واژه هاي آنها با فضيلت تر به نظر مي رسد و البته برخي روي سقف مي افتند ، فكر كنيد. هر كلمه عربي باشد. (البته در اين آخرين اظهار نظر ، منظور من هيچ وقت از آقاي دكتر كازاز عزيز نيست كه قبلاً درمورد او با شرح “فردوسي ، بردان و دستار” نوشته بودم ، زيرا داستان او جداست ، زيرا اين نشان دهنده توانايي زبان و زبان آن است تولد.)

ندوشن توضيحي در مورد روش نثر اسلامي نمي دهد ، مگر شباهت سعدي كه مهار آن آسان است. يعني ، به همان سادگي كه فكر مي كنيد ساده است ، و غيرممكن است ، زيرا وقتي بخواهيد خودتان آن را بنويسيد ، مشكلات اين نوشتار ساده را درك خواهيد كرد ، به طوري كه مي دانيد نوشتن ساده ترين كار دشوار است.

بهترين مثال كتاب “روزها” است ، اگر آن را نخوانده ايد ، اكنون آن را پيدا كنيد. نمي گويم هر 4 جلد را بخوانيد. تنها كاري كه شما بايد انجام دهيد اين است كه كمي فضاي باز كنيد ، فقط صفحات را بخوانيد و خود را در اين سرگرمي غرق كنيد. مخصوصاً جلد اول ، كه فقر مطلق در مكان كودكي را با زيباترين كلمات و بدون عصبانيت ، خشونت و تلخي توصيف مي كند. خبري از نان و قطره اي آب نبود.

يا “ياقوت كبود سيمرغ” ، نوشته شده در سالهاي قبل از انقلاب ، هنگام بازگشت از يك سفر اروپا ، به يكي از خيابانهاي دانمارك و كپنهاگ ، تاريخچه بازار كالا ، مردم را همانطور كه با استانداردهاي امروز چاپ شده است ، گفت ، نه كمي از حوزه اخلاق ، چيزي كمتر از شرح داستان و كيف.

جداي از نثر ، كه توجيه اصلي اين مقاله است ، اسلام ندوشن هميشه به جاي اين كه در دام ايدئولوژي هاي تنگ نظر قرار گيرد ، درباره ايران نوشته است.

اينها اكنون به نظر واضح است ، اما بايد به خاطر داشت كه در سالهاي قبل از انقلاب ، غلبه گفتمان چپ در مورد ايران اين تصور را ايجاد كرد كه سخنران در اتحاد با باستان شناسي پهلوي است ، بنابراين نام “كوروش” سالها قبل از آن داده شد انقلاب و براي كودكان انتخاب نشده است تا آينده آنها در سيستم جديدي كه مورد پسند ملي گرايي ايران نيست به خطر نيفتد.

حتي پس از انقلاب ، صحبت و نوشتن در مورد ايران حس ملي گرايي را ايجاد كرد ؛ در دهه اول ، بندرت كلمه ايران را مي شنيديم. به حدي كه برخي روزنامه نگاران از اصطلاح “تيم ملي جمهوري اسلامي” براي توصيف تيم ملي فوتبال ايران استفاده كردند و از سالهاي ساخت بود كه نام “ايران” دوباره ظاهر شد.

تعجب كردي حق با شماست ، ممكن است بپرسيد ، سالار عقيلي در آن روزها چه مي كرد ، تلويزيون به جاي “ايران ، فداي اشك و خنده شما” چه چيزي را پخش مي كرد؟ صداي زيباي آقاي گلزار ، آن نوع خاص “گناه”.

با اين حال ، دوستي اسلامي ندوشن و املاography ايران ، بر اساس نظريه ايرانشاه دكتر سيد العواد طباطبا ، تلاشي براي حل فرهنگهاي مختلف بر اساس يك ايده بزرگتر پيش فرض نمي كند ، زيرا نه تنها با ملي گرايي و باستان شناسي افراطي متفاوت است ، بلكه از ايرانشهر است. انكار يا تحقير يا انحلال فرهنگها به اين مسئله نمي پردازد.

ندوشن اسلامي استاد برجسته دانشگاه ، دانشجوي حقوق بود و اگر مي خواست مي توانست به جايگاهي مانند موقعيت دكتر پرويز ناتل خانلار برسد ، اما در استبداد و سانسور دخالت نمي كرد ، اگرچه سياستمدار بود دكتر محمد مصدق اف اين واقعيت را پنهان نكرد كه امروز سالگرد مرگ او است. وي كه در اوايل دهه 1930 ميلادي در فرانسه زندگي مي كرد ، همزمان با ملي شدن صنعت نفت ، در جلد سوم “روزها” مي نويسد.

“در تاريخ مصدق ، سرزنش ها متوجه رهبران بود. شما يك كوفي سكولار باشيد ، يا يك فرد ضعيف فكر ، يا يك دشمن قديمي كه روحيه توسل به كشور و مردم را بي فايده مي دانيد.

مصدق نشان دهنده ميل سركوب شده افرادي بود كه مي خواستند كمر خود را صاف كنند. آنها مي خواستند از زير بار تحقير خارج شوند. ايراني مرد “قله” است. سالها طول مي كشد ، وقتي فشار به پايان خود مي رسد ، شروع به كار مي كند. به دليل اصالت جنبش مصدق ، مردم حركت كردند. برخي از ايرانيان وقتي مي خواستند يوغ قديمي ترين قدرت استعماري را بريزند احساس غرور مي كردند.

او چهره ايران را در خارج از كشور تغيير داد. ايران ديگر يك ايران رنگ باخته نبود تا با “عراق” در اروپا و ايالات متحده اشتباه گرفته شود. قبل از آن ، عراق مشهورتر از ايران بود. شايد به دليل اينكه ايران نام جديدي بود ، كلمه و Perse صدايي بسيار قديمي داشت و به دوره هخامنشيان برمي گردد. در دوره عصر ، ايران كشوري بود كه به آن پيمايش مي گفتند.

حالا روزنامه هاي ديگر در مورد ايران مي نوشتند و راديو در مورد آن صحبت مي كرد. دانشجويان ايراني مقيم خارج از كشور احساس غرور مي كردند ، البته به جز توده ها و سلطنت هايي كه وسوسه شدند. “نظرات دانشجويان چپ گراي ايراني از روزنامه Omanakan گرفته شده است. عماني ها در حال گوش دادن به مسكو بودند.”

خوشبختانه ندوشن چنان انصافاً و خالصانه در اسلام زندگي كرده است كه اگر از او س howال شود چگونه مي تواند زندگي كند ، مي توانند براي او الگو باشند. چگونه مي توانيد فكر كنيد چون او؟ چگونه بنويسيم چون او؟

البته همه اينها به دليل وفاداري شركت يك زن است كه شخصيت فرهنگي خودش تحت الشعاع همسر دكتر اسلام ندوشن ، دكتر شيرين بيان قرار دارد.

خوشبختانه ، فقط دو ماه پيش ، در عصر 12 دسامبر 2016 ، يكي از شب هاي بخارا (به همت بزرگ علي دهباشي ، كه اكنون در زندان است) به خانم بياني اختصاص يافت تا بتوانيم او را بشناسيم . مستقل از همسر اسلامي ندوشن.

نكته آخر اينكه هفته گذشته با دوست عزيزم ، تاريخ نگار دكتر رضا شاهمالكي ، در خيابان وصال آشنا شدم و وقتي به كافه ققنوس رسيدم ، تماس گرفتم و پرسيدم كجا هستم. او جواب داد. در كنار سرديس اسلامي ندوشن (مجسمه) در انتهاي خياباني كه به نام وي نامگذاري شده است.

يادم آمد كه شوراي شهر تهران به تازگي سعي كرده نام خيابان ثانويه شاهد در خيابان وصال را به نودوشا اسلامي تغيير دهد. اگرچه سهم و حق او اغلب بيش از يك خيابان فرعي است ، اما اين فقط در زندگي او اتفاق افتاده است. و ارزش آن را با قرار دادن يك عنكبوت داشت ، در غير اين صورت ماندگاري نام او بستگي به اين ندارد كه او در خيابان نشسته است يا نه. “زيرا نام وي كه از روستاي يزدي ندوشن ميبد نشأت گرفته از جغرافياي ايران بوده و به ايران فرهنگي سرايت كرده است.”

انتهاي پيام:

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.